ای مهربان از نسیم بهار مهربان‌تر آرام می‌آیی در میان مزرعه‌ای از گل‌های سرخ در دلت غوغاست گرچه آرامی و من شاخه‌ی شکسته‌ی درختی پیر تازه جوانه زده‌ام اما وزش

روزی سبز خواهم شد امروز در عشقی یکطرفه اسیرم، سرنوشتی که به پایم نوشتند. بعضی ها فقط دوست داشتن را به زبان می آورند. آرامششان فقط در داشتن ارزش های

مثل آن شیشه که در همهمه باد شکست ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست با شب غرق غم و تیره و تارم چه کنم با دلی تنگ که از

X