قناعت
دو امیرزاده در مصر بودند. یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت. عاقبة الاَمر آن یکی علاّمه عصر گشت و این یکی عزیز مصر شد. پس این توانگر به چشم حقارت در فقیه …
دو امیرزاده در مصر بودند. یکی علم آموخت و دیگر مال اندوخت. عاقبة الاَمر آن یکی علاّمه عصر گشت و این یکی عزیز مصر شد. پس این توانگر به چشم حقارت در فقیه …
حکایتی از گلستان سعدی حکایت شمارهٔ ۱۷ پیادهای سر و پا برهنه با کاروان حجاز از کوفه به در آمد و همراه ما شد و معلومی نداشت. خرامان همیرفت و میگفت: « نه …